• وبلاگ : چهارشنبه ها
  • يادداشت : اوووومدم ديگه !
  • نظرات : 8 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    جالب بود

    من جاي استاد بودم گير مي دادم

    هوم ... از اين دست جلسات ديده‌ام و از اين دست اشعار! و بغض‌ها و سوزها ... سلام.
    سلامون عليكم آسيد قرار بود به روز كني ، سركار مي زاري ما رو ؟

    هوالحق

    سلام ...خوبيد شما ؟

    ممنون كه به وبلاگ من سر زديد ...لطف كرديد .

    ما كه از وبلاگ شما چيزي سر در نياورديم ...ولي جالب بود

    به هر حال خوشحال ميشم بازم سر بزنيد .

    يا علي و يا حق

    + نقطه عطف 
    ببينم لابد سيالات داري و ارتعاشات و طراحي اجزاء و از همه مهمتر ترم بعد كنترل، ها!

    سلام

    كدوم دانشگاهي مگه شما؟

    چي ميخوني؟

    و

    چرا حالا از ترس....؟

    يه چيز ديگه: از كجا ميدونين من دانشگاه تدريس ميكنم؟

    و دست آخر.. :

    يعني من ايييينقد ترسناك و بد قلقم؟

    سلام ،دوشغله بودن ممنوعه وبطرق اولي دوبلاگه بودن ! پس ...
    پاسخ

    البته دو زنه بودن و دو دختره بودن دو ... بودن و دو .... بودن و دو .... بودن به تبعش !

    در مورد اون شب شعر هم به نظرت اگر كسي تو زمان خاتمي همچين شر و ورهايي رو به خورد خلق الله مي داد چه اتفاقي رخ مي داد؟

    البته دولت نهم .....................بگذريم!!!!

    سلامون عليكم

    البته شما كارت خيلي درسته كه سر درس اون استاد مطلب مي نويسي بنده سر كلاسشون رسما كمبود خوابم رو جبران مي كنم .

    البته تركها مشكلي ندارن فقط يه مقدار سيستم منطقشون با منطق ارسطويي همخووني نداره فقط همين !!!!!

    + سيب و تسبيح 

    سلام...داداش چهارشنبه ي ما... تركها ديونه نمي كنن دق ام نمي دن...اصلاح كن...!جالب بود بخصوص شعراي دفاع مقدس

    كلي گريه كرديم...!